۱۳۸۹ مهر ۲۱, چهارشنبه

چرا؟

چرا اخبار بیرون اومدن معدن چیای شیلی از زیر زمین منو به گریه کندن میندازه؟
چرا نمیتونم تو جمع باشم؟
چرا انقدر بغض میکنم؟
چرا تصمیم گرفتم یا خودمو بکشم یا چشامو؟
چرا من زنده ام بی اینکه تو نزدیک من باشی؟
چرا؟
چرا؟
چرا؟
ارسال شده توسط در

۴ نظر:

  1. زهره۲۱ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۱۷

    "چرا" باید برای مرگ عشقی....
    دلی تابه ابد تیره بماند؟
    ویا با جرم دلبستن به قلبی..
    نگاهی تا ابد خیره بماند؟

    پاسخحذف
  2. زهره۲۱ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۲۵

    سلام..
    میخواسنم ازت بخوام اینقدر دپ ننویسی و فضا دپرس کننده نباشه.. دلم میگیره شایدم به خاطر این موزیک باشه که البته این خیلی آرامش بخشه..
    نمی دونم.. اما مرسی دید منو نسبت به دنیایی که توشیم عوض کردی..نمیدونم چه جوری اما اینکارو کردی

    پاسخحذف
  3. زهره۲۱ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۳۵

    بخاطر این ارور..باید دوباره بتایپم...
    سلام!
    میخواستم بپرسم چرا اینقدر فضا دپرس کننده ست؟
    اینقدر دپ ننویس. خواهش می کنم..
    راستی ممنونم ازت!دیدمو نسبت به دنیایی که توشیم عوض کردی نمیدونم چه جوری اما عوض کردی..

    پاسخحذف
  4. زهره۲۸ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۰۸

    سلام..دوباره من!
    دنیایی که توشیم فرق نمی کنه استریت باشی یا( بقول تو) همجنس گرا..همه درگیرن همه بازیچه اند اما من نمیخوام بذارم که دنیا بیشتراز این منو بازیچه خودش کنه..
    من یه استریتم اما ازاین رابطه حالم بهم می خوره همه هرکسی رو که می بینی زندگیش خلاصه شده تو 3چیز:خواب وخور وشهوت!
    ..ومن از اینکه بخوام تنها وسیله ای برای هوس رانی دیگری باشم بیزارم...
    میخوام آزادانه خودم باشم..یعنی میشه؟

    پاسخحذف

اشتراک در: نظرات پیام (Atom)