۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه

دو ماه آخر زندگي

اگه بفهمي دو ماه بيشتر زنده نيستس چي كار ميكني؟
فيلم تنها دوبار زندگي ميكنيم اين ايده رو به نويسنده مجله چلچراغ داد
و مجله چلچراغ اين ايده رو به من كه اينجا مطرحش كنم
اگر خبر دار بشم كه فقط و فقط دو ماه وقت دارم چي كار ميكنم؟
نميدونم
شايد همه دوماه رو دراز بكشم رو تخت و فكر كنم
شايد فقط كتاب بخونم
كتابايي كه تا امروز با حسرت از كنارشون رد ميشدم
شايد خوش گذرون شم
به هرزگي بيفتم
به قول جامعه شناسا به هنجار شكني بيفتم
آدم رو چي توي دنيا نگه ميداره؟
اون طنابي كه محكم پاي تو رو به زندگي ميبنده چيه؟
بي شك آرزو
پس اندك زمان باقي مونده ميتونه يه فرصت طلايي باشه براي به آرزو رسيدن
شايد وقتي تو خيابون يا دانشگاه راه ميرم
يه رهگذر توجه هم رو به خودش جلب كنه
و توي اون لحظه وجودم سرشار از اين خواهش بشه كه طرف رو بغل كنم و ببوسم
الان چي جلوم رو ميگيره كه اين كارو نكنم؟
آبروي لعنتيو كلاس احمق
واسه آدمي كه دو ماه بيشتر وقت نداره آرزو خيلي ارزشمند تر از آبرو و كلاسه
پس خودم رو رها ميكنم تو بغله طرف
حتي اگه به حقوقش تجاوز بشه با اين كارم
شايد تو دلش با خودش هر فكري بكنه و هر لفظي رو به زبون بياره
اما مهم اينه كه من به آرزوم رسيدم

حلاليت طلبيدن
تيتري كه تو ذهن خيليا مياد وقتي حرف از آخر عمر ميشه
اما فكرشم نميكنم من
وقتم كمه و آرزوهاي كوچكم زياد
لبهاي زيادي هستن كه بايد ببوسمشون
آغوش هاي زيادي هستن كه بايد بخزم توشون
زيبايي هاي زيادي هستن كه بايد بشون خيره نگاه كنم
اما اگه بخوام به عاقبت به خيري فكر كنم يه راه جلو پام هست:
بمب
ببندم به خودم
برم وسط ....
بووووووووووووم
اصل كاري رو بكشم با تمامي متعلقات
فكري كه تو اين چند ماهه احتمالا از ذهن خيلي ها عبور كرده
اينم راه خوبيه!
با اينكه آرزوهاي زياد و كوچيك خودمو ناديده ميگيرم اما شايد تاكيد ميكنم شايد خيلي ها رو به آرزوي بزرگشون برسونه
بازم هست واسه گفتن
خيلي هست واسه گفتن
واسه انجام دادن توي دو ماه آخر
اما فعلا همينجا بسه
اما مطمئنا ادامه ميدم اين بحث رو
ذهن رو به وادي هاي جديد ميكشونه
و در هايي از ذهن باز ميشه به روم كه تا حالا بشون توجهي نكردم


از دوستان دعوت ميكنم كه به اين مسئله فكر كنن:اگر دو ماه ديگه زنده باشيم تو اين دو ماه چي كار ميكنيم؟

جواباي هر آدم زنده اي جذاب و خوندنيه به نظرم

چه بلاگ دارا چه بي بلاگا
لطفا بنويسيد در اين باره چه اينجا چه تو بلاگاتون چه تو دفترچه خاطراتتون!
جالب ميشه و خوندني
اميدوارم اين انتظار هم مثل انتظار هاي ديگم با دلتنگي همراه نباشه
منتظرم

۳ نظر:

  1. سلام دوست من

    خوبی ؟

    ممنونم از اینکه همیشه به وبلاگ من سر میزنی . یه نظرسنجی خیلی سازنده و مفصل گذاشتم ، دوست دارم بیای و نظر بدی

    منتظرتم [گل]

    پاسخحذف
  2. همین دو روز بس است چه رسد به 2 ماه
    (درد همجنس)لینک شدین

    پاسخحذف
  3. سوال خیلی سخته
    تا حالا بهش فکر نکردم...
    ولی تو اون یه ماه سعی می کنم جوری زندگی کنم که لحظه آخر حسرت نخورم.

    پاسخحذف