aka هرگز لحظه ای از خود پشیمان نشو دوست و همنوع من ، در چشمانی هر چند زشت و نا زیبا اگر خود و خدا را دید بدون که آنچه را می طلبیدی یافته ای . بسیار از نوشتهات لذت بردم . برای من خیلی از چیز ها اتفاق نیافتاده ولی اشتراکات زیادر داریم ما گی ها . مهم عشق است و پاکی نفس . شریعت تنها دروازه یا دیواریست سخت محکم و طریقت تنها یک وسیله است ، حال گی باشیم یا لز یا بای یا استریت آنچه مهم است حقیقت است . حقیقت برای من کور سویی از یک روشناییست در دل تاریکی ،من این دارم وای به حال آنان که هیچ ندارند.من گی هستم و خوشحالم که با تمام اندوه و رنجش هایم مسیر حقیقت را یافته ام خواه هرگز به حقیقت نرسم ولی من هستم و سر مستم از این بودن که در یافتن حقیقت عجیم شده یافتن معنویتی که شب ها سینه ام را می فشارد . بغض هایم را غنچه نگه می دارد و لبانم را چیندار نگه می دارد. با تمام شوق زندگی می کنم وی مرگ را از سینه ی مادری که طفل نورسیده به دهان می گیرد بیشتر دوست می دارم. مادامی که زنده ام می خواهم گی باشم ، این خواست قلبیست ، از جانب قلبیست که بوی مسیر حقیقت کورش کرده . در این اتاق تاریک شبها بر من میگذرد لیکن احساس تنهایی تنهایم نمی گذارد و من با این حس همبستر می شوم و می خوابم . قلم رویاهایم کند نمی شود اما کو کاغذ بی خط؟ آرزوی جاودان بودن احساس را برای تو دارم ،چیزی که ندارند و اگر داشتند درکمان می کردند. روزهایت را خراب نکن،پاینده باشی دوست من سام و همیشه سرخوش ار ماهیت و وجود خویش باقی بمانی.
ديروز خونه تنها بودم تا داشتم فيلم گي دو تا پسر تو حموم رو مي ديدم كه يهو زنگ زدن درو باز كردم پسر همسايمون بود سامان 16 سالشه اومد تو سوال رياضي داشت چشمش افتاد به صفحه مانيتور كه من خاموش كردم سريع حس كردم دوست داره ببينه سوالش را حل كردم و فيلم رااز اول گذاشتم و با هم ديديم وسطاي فيلم يهو سرشو گذاشت رو شونه من و دستش و برد از روي شلوارم و با كيرم بازي كرد من تعجب نكردم و خيلي معمولي با موهاش ور رفتم ديگه فيلم به نقطه حساسش رسيده بود كه داشتن ساك مي زدن . من شلوار و شورتم رو در آوردم سامان با كمال ميل واسم ساك زد اون هم خيلي حرفه اي لباسهامون و كلا در آورديم خيلي هيكل ناز و سفيدي داشت شروع كردم با سوراخ كونش ور رفتن كه آه و اوهش بلند شد كيرمو گذاشتم لا پاش و با يه حركت فرو كردم تو سوراخش كه يهو خودشو جمع كرد من هم حسابي تلمبه زدم بعد از يه ربع آبم رو ريختم رو كمرش و باسنش خيلي حال داد از اين به بعد قراره با هم بيشتر حال كنيم . قسمتتون بشه اميدوارم
دیروز حجت توی خونشون تنها بود که حمیدپسر داییش اومد خونشون و وقتی فهمید کسی خونه نیست حجت رو بر توی زیر پله و کونش هشت و از اون به بعد هر وقت حجت با حمید دعواش می شد حمید می گفت یادته تو زیر پله کونت هِِشتم.
من همینم
یه آدم غمگین
غر غرو
مایوس
توانایی انتقال غصه به اطرافیان با سرعت نور
غریبه
و
تنها
اما دوستهای خوبی دارم؟
که سعی میکنن تنهاییامو پر کنن
اما....
salam aghayan ham jensbaz bayad behetoon begam ke sakht dar eshtebahid shoma bayad bekonid ama dost darin bekonandetonn???
پاسخحذفمن علاقه زیادی به بچه خشکلا دارم واسه کردن اگه خوشکلی به ما یه کون بده
پاسخحذفsalm man doosat darm yak doosat vaghi dashtah basham bari doosati va sex metoni kasi barm peda kooned ba mohbat merabon anssan hamjans baz vaghi manoonam hamid
پاسخحذفخاک توسرت کونی حالا به کونی بودنشم افتخارم میکنه.امیدوارم آدم شی
پاسخحذفaka
پاسخحذفهرگز لحظه ای از خود پشیمان نشو دوست و همنوع من ، در چشمانی هر چند زشت و نا زیبا اگر خود و خدا را دید بدون که آنچه را می طلبیدی یافته ای .
بسیار از نوشتهات لذت بردم . برای من خیلی از چیز ها اتفاق نیافتاده ولی اشتراکات زیادر داریم ما گی ها .
مهم عشق است و پاکی نفس .
شریعت تنها دروازه یا دیواریست سخت محکم و طریقت تنها یک وسیله است ، حال گی باشیم یا لز یا بای یا استریت آنچه مهم است حقیقت است .
حقیقت برای من کور سویی از یک روشناییست در دل تاریکی ،من این دارم وای به حال آنان که هیچ ندارند.من گی هستم و خوشحالم که با تمام اندوه و رنجش هایم مسیر حقیقت را یافته ام خواه هرگز به حقیقت نرسم ولی من هستم و سر مستم از این بودن که در یافتن حقیقت عجیم شده یافتن معنویتی که شب ها سینه ام را می فشارد . بغض هایم را غنچه نگه می دارد و لبانم را چیندار نگه می دارد.
با تمام شوق زندگی می کنم وی مرگ را از سینه ی مادری که طفل نورسیده به دهان می گیرد بیشتر دوست می دارم.
مادامی که زنده ام می خواهم گی باشم ، این خواست قلبیست ، از جانب قلبیست که بوی مسیر حقیقت کورش کرده .
در این اتاق تاریک شبها بر من میگذرد لیکن احساس تنهایی تنهایم نمی گذارد و من با این حس همبستر می شوم و می خوابم .
قلم رویاهایم کند نمی شود اما کو کاغذ بی خط؟
آرزوی جاودان بودن احساس را برای تو دارم ،چیزی که ندارند و اگر داشتند درکمان می کردند.
روزهایت را خراب نکن،پاینده باشی دوست من سام و همیشه سرخوش ار ماهیت و وجود خویش باقی بمانی.
ديروز خونه تنها بودم تا داشتم فيلم گي دو تا پسر تو حموم رو مي ديدم كه يهو زنگ زدن درو باز كردم پسر همسايمون بود سامان 16 سالشه اومد تو سوال رياضي داشت چشمش افتاد به صفحه مانيتور كه من خاموش كردم سريع
پاسخحذفحس كردم دوست داره ببينه سوالش را حل كردم و فيلم رااز اول گذاشتم و با هم ديديم وسطاي فيلم يهو سرشو گذاشت رو شونه من و دستش و برد از روي شلوارم و با كيرم بازي كرد من تعجب نكردم و خيلي معمولي با موهاش ور رفتم ديگه فيلم به نقطه حساسش رسيده بود كه داشتن ساك مي زدن . من شلوار و شورتم رو در آوردم سامان با كمال ميل واسم ساك زد اون هم خيلي حرفه اي
لباسهامون و كلا در آورديم خيلي هيكل ناز و سفيدي داشت شروع كردم با سوراخ كونش ور رفتن كه آه و اوهش بلند شد كيرمو گذاشتم لا پاش و با يه حركت فرو كردم تو سوراخش كه يهو خودشو جمع كرد من هم حسابي تلمبه زدم بعد از يه ربع آبم رو ريختم رو كمرش و باسنش خيلي حال داد
از اين به بعد قراره با هم بيشتر حال كنيم .
قسمتتون بشه اميدوارم
سلام بچه ها من جیلی ها رو میشناسم که هم جنس باز هستن ولی همهشون کم بود محبت دارن من پیشنهاد میکنم در وقت معین ازدواج کنند
پاسخحذفمن خیلی همجنس بازی رو دوست دارم به طوری که هر پسری رو که ببینم مهو باستنش میشم خیلی دوست دارم با پسرا رابطه برقرار کنم اما خجالت میکشم پیشنهاد بدم
پاسخحذفدیروز حجت توی خونشون تنها بود که حمیدپسر داییش اومد خونشون و وقتی فهمید کسی خونه نیست حجت رو بر توی زیر پله و کونش هشت و از اون به بعد هر وقت حجت با حمید دعواش می شد حمید می گفت یادته تو زیر پله کونت هِِشتم.
پاسخحذفخاک توسرتون کونیهای برید به فکر خودتون باشید تاکی میخاید به این کاراتون ادامه بدید یه تکونی به خودتون بدید
پاسخحذف