۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه

I CAN'T THINK STRIGHT


i can't think stright
یه فیلم لزبینی
یه فیلم عالی که با اینکه اکثر صحنه هاش توی انگلستان اما شدیدن بوی شرق میده و فکر میکنم خیلی از درد ها و دغدغه های که تو این فیلم مطرح میشه واسه یه همجنسگرای شرقی ملموسه
دو تا دختر هر دو از شرق یکی از اردن و یکی از هند اما هر دو ساکن لندن و اما هر دو به خاطر عدم شناخت از خود و یا مسائل رایج برای دختره شرقی نامزد دارن (نامزد مذکر البته)و استارت رابطه شون هم به همین طریقه که طلا خواهر شوهر لیلاس و این دو تا با هم دوست میشن و تصمیم میگیرن با هم برن یه سفر چند روزه به اکسفورد و اونجا استارت روابطشون میخوره و این تازه شروع اوج فیلم
وقتی این دوتا که عاشق هم هستن به لندن بر میگردن واسه با هم بودن به مشکل بر میخورن و باید این مشکلات که نامزداشون و خانواده هاشون هستن حل کنن
لیلا که تا به حال از خودش شناختی نداشته و تازه موتوجه لزبین بودن خودش شده خیلی راحت تر از طلا مشکلات خودشو حل میکنه و شاید بشه گفت یکی از اوجهای فیلم کامینگ اوت کردن لیلا برای مادرشه مادری که با اینکه در غرب زندگی میکنه سخت پابند به اصول زندگیه شرقیه
شرط لیلا برای طلا هم اینه که باید کامینگ اوت کنه و برای محقق شدن این شرط اینا مدتی از هم جدا میمونن
و صحنه آخر فیلم که واقعا رمانتیکه محلی رو نشون میده که کتاب شعر لیلا چاپ شده و مراسم معارفشه و مردم صف کشیدن تا لیلا کتاباشون رو امضا کنه و لیلا سرش پایینه که نوبت به طلا که تو صف بوده میرسه و بی هیچ مقدمه ای به لیلا میگه من کامینگ اوت کردم و لیلا با چشمهای زیباش به اون نگاه میکنه و تو کتابش مینویسه دوست دارم
البته این همه ماجرا نیست و با اینکه من یه چیزایی از سر و ته فیلم گفتم ام واقعا باید خودتون
این فیلمو ببینید

این فیلم با اینکه فیلم هنری نیست
اما خوب ساخته شده و فیلمنامه ی خوبی داره
این فیلم ارزش دیدن داره از دست ندید

۱ نظر: