یه فیلم با موضوع گی ها
من فیلم های زیادی که به صورت نا خود آگاه اشک آدم رو جاری میکنن
اما تا قبل از این فیلم هیچ فیلمی منو به هق هق ننداخته بود
این فیلم یه فیلم محشره
هم از لحاظ فیلم نامه هم بازی
یه پسر 19 ساله توی یه خانوادهی مذهبی در آمریکای دهه 60 میلادی
فیلم از جایی شروع میشه که پسر داره از هویت جنسی خودش سر در میاره
از اینکه از با دختر بودن لذت نمیبره و پسرا واسش جذابن
عبور های مرددانه از کنار گی بار
بابی به برادر بزرگترش اعتماد میکنه و این تردید رو با اوندر میون میزاره
وبرادر هم به مادرشون میگه
مادری که یه مسیحیه متعصبه که به قول خواهر بابی فکر میکنه هر چی تو کلیسا میگن درسته
مادر بابی سعی در اصلاح بابی میکنه بردن باب ی به روانشناس مجبور کردن بابی به برقراری رابطه با دختر
پر کردن در و دیواره خونه از کاغذایی که توشون در باره دشمنی خدا با همجنسگرایان نوشته و گناه بودنش
اما این روش ها بابی رو کلافه میکنه اون تصمیم میگیره که جوری که دوست داره زندگی کنه و مادرش هم اینو نمیپذیره و بابی مجبور به ترک خونه میشه
اون یه با اف پیدا میکنه و وقتی رابطه ی صمیمانه ی بی افش با خانوادش رو میبینه بیشتر در خودش میشکنه
اینکه خانواده ی بی افش چه راحت پسر گی شون رو پذیرفتن و واسشون عادیه
این فشار ها و یاد آوری حرف ها مادر بابی تو ذهنش اون رو از زندگی سیر میکنه
و قهرمان داستان درست در اواسط فیلم خود کشی میکنه
اما شاید شروع اوج فیلم اینجا باشه که آثار پشیمونی در مادر بابی ظاهر میشه مادر بابی(جینی)
وقتی که دفترچه خاطرات پسرش رو میخونه و نامه هی زیبایی که بابی به خدا نوشته متوجه اشتباهش میشه
متوجه میشه که بر خلاف گفته ها کلیسا همجنسگرایی یه انحرف انتخابی نیست
و همونطور که فرد در انتخاب رگ مو و چشمش دخالتی نداره
در همجنسگرا شدنش هم قدرت انتخابی نداره
و اینبار جینی خودش میره به دنبال پیدا کردن حقیقت در مورد گی ها میره
آشنایی با کلیسای گی ها و انجمن پدر مادر فرزندان گی و لزبین
عقاید جینی رو به کلی تغییر میده
خودش و خانوادش جینی رو مقصر مرگ بابی میدونن
و این مسئله خانواده گرم و پر جمعت جینی رو رو به سردی برده
اما شاید یکی از بهترین قسمت های فیلم حضور جینی توی یه دادگاهه در مورد همجنسگرا های شهرشون
دادگاه به نفع گی ها پیش نمیره اما جینی با یه سخنرانی که عجیب شروع میشه رو دادگاه تاثیر میذاره و شرایط رو به نفع همجنسگرا ها عوض میکنه
این مسئله باعث میشه که خانواده جینی هم دیدشون نسبت به مادر خانواده بهتر بشه
و روابطشون عادی شه
و فیلم هم با حضور خانواده ی بابی تو مراسم گی پراید تموم میشه
و جینی روح بابیه خودش رو توی جمعیت که به این مراسم اومدن میبینه که خوشحاله
و باز هم این تمام ماجرا نیست
روابط بابی با خواهر و برادرش
صحبت های جینی تو دادگاه
و صحنه های بعد از مرگ باب ی این فیلم رو فوق العاده جذاب میکنه
طوری که شاید با یه بار دیدن فیلم راضی نشین
من حتما دیدن این فیلم رو بتون توصیه میکنم
و نکته آخر که این فیلم رو جذاب تر میکنه اینه که این فیلم بر اساس واقعیت ساخته شده
و جینی بعد از این جریانات فعال حقوق همجنسگراها میشه
خودت که میدونی من این فیلم رو چقدر دوست دارم و موقع دیدنش چه حالی شدم.
پاسخحذفاز همه بدتر زمانی که این فیلم رو دیدم دقیقا مصادف بود با زمانی که کسی که 7 ماه واسش میمردم جوابم کرد.
هرچند که بعدش با هم داداش شدیم و شیرینیش رو هر روز حس میکنم.
واقعاً موزیک مرگ تدریجی یک رویا هم نواست با این فیلم. خودمم نمی دونستم چه جوری این کلیپ رو ساختم انقدر که تو این فیلم غرق شدم تا یک هفته هر شب قبل خواب Bobby, گریه، Bobby، گریه و ... چون واقعاً همذات پنداری شدیدی با این فیلم داشتم. یعنی هیچ مویی نمی زنه با خودم، چون خودمم به خاطر مسائلی که توی همین فیلم دیدید، به خاطر عذاب وجدان ها، به خاطر تنهایی هایی که داشتم، دست به خودکشی هم زدم ولی ناموفق بود که وقتی فیلم رو دیدم امیدوار شدم که شاید روزی هم خانواده هایمان، مثل خانواده ی Bobby بفهمن که ما چی داریم می کشیم.
پاسخحذفمرسی سام عزیز برای معرفی فیلم
پاسخحذفهر فیلمی برای من ارزش منده چون خبر از تکاپویی خلاق می ده ولی خوب بعضی هاشون جذاب نیستند برام
اما این خیلی خوبه
مرسی
اولا كه اگه ميتوني لينكش رو بذار كه دانلودكنيم ! بعدش من فكر ميكنم كه اين بيشتر در مورد مادره بود تا خود بابي ! چرا توي همه اين فيلمها قهرمانش ميميره؟ توي كوهستان براك بك هم پسره مرد!!!!
پاسخحذفجان بر لب است و حسرت ، بر دل كه از لبانش
نگرفته هيچ كامي ، جان از بدن برآيد !!!!
.
لينكش يادت نره!
tehranhse@gmail.com